جدول جو
جدول جو

معنی کی کاووس - جستجوی لغت در جدول جو

کی کاووس
از شاهان زیاری که به مدت بیست و هشت سال در گرگان و بخشی از
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کیکاووس
تصویر کیکاووس
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پادشاه کیانی، پسر کیقباد
فرهنگ نامهای ایرانی
(کِ کَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان است و 923 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ وو)
به معنی عادل و اصیل و نجیب باشد، چه کی به معنی عادل و کاوس به معنی اصیل و نجیب هم آمده است. (برهان) (آنندراج). عادل و اصیل و نجیب. (ناظم الاطباء). رجوع به ’کی’ و ’کاوس’ و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ وو)
نام یکی از چهار پسر کیقباد است. (برهان) (آنندراج). نام دومین پادشاه از سلسلۀ کیان. (ناظم الاطباء). دومین پادشاه کیانی، و به قول بندهش و بسیاری از مورخین پسر اپیوه و نوۀ کیقباد است. این اسم در اوستا کوی اوسن یا اوسذن می باشد. (یشتها تألیف پورداود صص 227- 237). رجوع به همین مأخذ و مجمل التواریخ صص 45- 48 شود
لغت نامه دهخدا
پسر هزار اسف (اسب) از شاهان پادوسبانی رستمدار تبرستان که
فرهنگ گویش مازندرانی